«ورزش» و «انشا» مرا به دنیای نویسندگی برد/ دنیای کودکان برایم آرامبخش است
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۷۲۸۷۷
خبرگزاری فارس - همدان: از درس انشا و ورزش به نویسندگی رسیده و اکنون کتاب چهارجلدی داستانهای آموزشی ورزشی را در دست چاپ دارد، علاقه به دنیای کودکان او را از نوشتن برای بزرگسالان دور کرده و سالهاست در این راه قلم میزند.
این نویسنده پرتلاش ژیلا طاهری نویسنده داستانهای کودکانه است که گفتوگوی او را در زیر میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارس: لطفا ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.
ژیلا طاهری هستم ۴۰ سال سن دارم و حدود ۱۰ سال است نوشتن را کار و مشغله خودم قرار دادم.
فارس: شروع کار نوشتن شما از کجا بود؟
طاهری: کار نویسندگیام از کلاس درس انشا در مقطع تحصیلی اول راهنمایی آغاز شد کلاس ورزش و انشا همیشه برای من دوست داشتنی بود و بهترین ساعتهای درسیام بود. به قدری علاقمند بودم و خوب مینوشتم که در مسابقات مدرسه همیشه رتبه میآوردم.
نویسنده کودک هستم و برای کودکان مینویسم اما اوایل کار حوزه هنری استان میرفتم و آنجا دورههای داستان نویسی را با نمره ۲۰ گذراندم.
شروع کارم با مجلات بود و داستانهای کودک مینوشتم اما مدتی است که به غیر از داستان، کارهای آموزشی هم مینویسم.
رشته دانشگاهیام ارشد تربیت بدنی است بنابراین تلفیق علاقه من به انشا و ورزش این شد که اکنون داستانهای ورزشی و آموزشی مینویسم.
فارس: از دوران کودکی علاقمند به کتاب و داستان بودید یا به یکباره ایجاد شد؟
طاهری: پدر خدابیامرزم کتابخوان و بسیار اهل قصه و شاعری بود به طوری که هرشب با تمام فعالیتهایی که داشت برای ما از افسانهها و قصهها میگفت گاهی از خودش برای ما قصه درست میکرد و میگفت و ما بعدها متوجه میشدیم که قصهها ساختگی بود، شعر هم میگفت به طوری که حافظ و سعدی را حفظ بود.
فارس: چرا تصمیم گرفتید که برای کودکان بنویسید؟
طاهری: راستش خیلی بچهها را دوست دارم اما آن موقع که کلاس داستاننویسی میرفتم برای بزرگسالان مینوشتم که خیلی هم خوب پیش میرفت.
یک روز دفتر را بستم و گفتم برای بزرگترها نمینویسم زیرا در دنیای بزرگترها که میرفتم باید خودم هم در آن دنیا بودم و دنیای بزرگترها چیزی نبود که به من آرامش بدهد، جذابیت داشته باشد و لبخند را برایم بیاورد.
چون معلم بودم و با بچههای ابتدایی هم کار میکردم با آنها احساس خوبی داشته و دارم و دنیا با بچهها خیلی دنیای قشنگتری است بنابراین شروع به نوشتن برای بچهها کردم.
فارس: از کارهای داستانی خود بفرمایید؟
طاهری: همه کارهایم داستان است و با مجلات سنجاقک، پوپک، روزهای زندگی و دوست ارغوان کار کردهام.
پنج جلد کتاب در دست چاپ دارم که چهار مورد داستانهای آموزشی و ورزشی است که ۱۲ رشته ورزشی به صورت آموزشی داستانی برای بچهها گفته شده است.
یک جلد کتاب هم در دست تصویرگری است که حوزه هنری آن را منتشر میکند که سال آینده چاپ میشود، همچنین حدود ۱۰۰ داستان دارم که در مجلات کار شده است.
فارس: اولین داستانی که گفتید چه بود؟
طاهری: (میخندد)؛ اولین داستانم «الاغ دل صورتی» بود. الاغ دل صورتی الاغی بود که به صورت مادرزادی یک حلقه صورتی دور کمرش وجود داشت و حیوانات جنگل همه مسخرهاش میکردند که تو پسری چرا حلقه صورتی دور کمر داری و....
در این داستان شعر کوچکی هم در بین داستان گفته شده که برای بچهها جذابیت دارد، این داستان آموزش اعتماد به نفس به بچهها را دارد تا آنها یاد بگیرند هر آنچه هستند را قبول داشته باشند و آنطور که دوست دارند، زندگی کنند.
فارس: از دوران نویسندگی خود خاطره خاصی دارید؟
طاهری: بله، در سفری که به مریوان داشتم مجلهای به دستم رسید که داستان من با عنوان «گاوصندوق» که بیشتر تخیلی فانتزی بود، در آن منتشر شده بود از دیدن داستانم در آن مجله و شهر دیگری خیلی خوشحال شدم و خاطره خوبی بود.
فارس: در مراحل کار نویسندگی خود استاد هم داشتید؟
بله؛ و دقیقا وجود یک استاد لازم است و من هم به شاگردانم توصیه میکنم حتما در کارهای خود از اساتید بهرهمند شوند.
حوزه هنری همدان با هزینه کم اساتید خوبی دارد که با افراد در روشهای مختلف کار میکنند و وقت میگذارند.
حدود پنج سالی است که کارگاه آفرینشهای ادبی در حوزه هنری راهاندازی شده و من هم همراه سایر همکارانم که نویسنده کودک هستند، در آن حضور دارم و اکنون جمع ما تبدیل به جمع صمیمی و دوستانه شده است.
کارگاه ما در مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری ماهانه یکبار برگزار میشد که در این کارگاه کارهای یکدیگر را میخواندیم و نقد میکردیم. همچنین کتابهای جدیدی هم که مطالعه داشتیم آنجا نقد میکردیم و به نوعی تبادل اطلاعات داشتیم.
اما در مدت شیوع کرونا کلاسهای ما در پارک برگزار میشد که آن هم با محدودیتهای جدید و سردی هوا برگزار نمیشود اما امیدواریم شرایط به زودی عادی شود.
اوایل کار نمیدانستم کلاسهای داستاننویسی کجاست اما وقتی کتاب میخواندم خیلی چیزها دستم میآمد و خود خواندن یک آموزش برای نویسندگان است.
باید این کلاسها باشد چون تکنیکها را یاد میدهد اما خود نویسنده هم باید جوهره نوشتن داشته باشد که استعداد مهم است.
فارس: در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
طاهری: ورزش و نوشتن کار اصلی من است و این دو مورد شخصیتم را میسازند.
فارس: در زمینه ورزشی چگونه فعالیت داشته و دارید؟
طاهری: مربیگری در رشته آمادگی جسمانی دارم اما والیبال و ژیمناستیک نیز کار کردم؛ حدود ۲۷ سال پیش عضو تیم ژیمناستیک بودم و از حدود ۱۰ سال پیش هم در تیم والیبال بودم، ۲۰ سال است که ازدواج کردهام اما ارتباط خودم را با دنیای ورزش قطع نکردم.
فارس: چرا نوشتن داستانهای ورزشی را انتخاب کردید؟
طاهری: خودم قبلا معلم ورزش بودم و با بچهها ورزش هم کار کردم بنابراین تا جایی که اطلاع دارم در ورزش، معلم ورزش عملی کار میکند و میگذرد و دانشآموز چیزی به عنوان کتاب ورزش ندارد.
در همین راستا من ۱۲ رشته قدیمی و جدید ورزشی را به صورت طنز و آموزشی در چهار جلد کتاب جا دادم که اداره تربیت بدنی استان نیز قرار است بعد از چاپ آنها همکاری کند و اینها را به دست محصلان برساند که امیدواریم محقق شود.
فارس: چند فرزند دارید و آنها چقدر به نویسندگی و کتاب علاقمند هستند؟
طاهری: دو فرزند دارم پسرم دانشجو و دخترم کلاس هفتم است. پسرم شعرهای خوبی میگوید و مینویسد و قلم خوبی هم دارد.
تاکنون بارها اصرار کردم به جمعهای ادبی بیاید اما قبول نمیکند و میگوید فقط برای دل خودم مینویسم؛ دخترم هم کتابهای رمان زیاد میخواند، اما متاسفانه رمانهای خارجی را دوست دارد در حالی که من تمایل دارم با نویسندگان ایرانی آآآشنا شود.
اما این را هم باید گفت که در کتاب فروشیها کارهای ترجمه زیاد است وهمین موجب شده تا بچهها کتابهای ترجمه شده فلان نویسنده خارجی را خیلی بیشتر از کتابهای نویسندگان مطرح داخلی بشناسند.
فارس: از دیدگاه شما مسئولان چه حمایتهایی از نویسندگان دارند؟
طاهری: متاسفانه مسئولی که دلسوز باشد و بخواهد کاری در حوزه فرهنگی انجام دهد کم داریم، اغلب خیلی ضعیف کار میکنند اما در حوزه هنری افرادی هستند که زحمات زیادی در حوزه نشر متحمل میشوند.
چند وقت پیش شهرداری همدان از من و تعدادی از همکارانم دعوت به همکاری کرد که خیلی خوشحال شدیم از اینکه ما را کنار هم جمع میکند؛ در این کار قرار بود نشریهای ویژه بچهها به صورت هفته نامه منتشر کنیم بر همین اساس ما شروع به نوشتن کردیم و کار هم خوب پیش میرفت، اما یکی دو ماه که کار کردیم گفتند بودجه نیست.
این نشریه میتوانست به صورت ماهانه یا هفتگی چاپ شود و با هزینه کم در اخیتار بچه ها قرار گیرد اما چنین نشد؛ متاسفانه نمی دانم بودجه کجاست؟ به نظر من ابتدا باید بودجه در قسمت فرهنگی و در اختیار بچهها قرار گیرد در حالی که بچهها و مسائل فرهنگی در اولویت آخر هستند.
نویسندگان و شاعران ما با عشق و قلب خود مینویسند و هر کاری میکنند با زحمات خودشان است، به طور مثال افرادی مثل آقای باباجانی با عشق کار میکنند و نویسندگان را کنار هم جمع میکنند، داستانهای آنها را میخوانند ونقد میکنند که در مجموع برای بچههای ایران تلاش میکند.
فارس: به نظر شما باید برای بهتر شدن حال شعر و ادب چکار کرد؟
طاهری: در ابتدا باید کسی که در راس امور است، فردی فرهنگی باشد، آگاهی از شعر و ادب داشته باشد و دنیای نویسندگی را بشناسد زیرا وقتی آگاهی داشته باشد، ۱۰۰ درصد برای آن وقت میگذارد و برنامهریزی میکند.
مجلاتی با عنوان «رشد» در مدارس داریم که بنده با مدیر مدرسهای که در آن بودم صحبت کردم با اخذ هزینه کم و در تنقلات دانشآموزان این مجلات را تهیه و در اختیار آنها بگذاریم تا با مطالعه این مجلات سطح علمی و آگاهی خود را بالا ببرند اما برخی خانوادهها مخالف بودند.
برای خوب شدن حال شهر و ادب از یک طرف با مسئولان بیتوجه و از یک طرف با خانوادهها مشکل داریم که نمیخواهند وقت بگذارند؛ این دو طرف هم نمیخواهند برای کارهای فرهنگی وقت بگذارند و هزینه کنند و بیشتر درگیر مسائل اولیه زندگی هستند.
فارس: آینده نویسندگی و داستان نویسی را چگونه میبینید؟
طاهری: به نظرم در گذشته وضعیت بهتر بود، یعنی در جمعی که نویسندگان و شاعران هستند حرف اول و آخر را بودجهای که به موسسات داده میشود، میزند.
این اواخر میگویند اوضاع به خاطر بالا رفتن دلار و گرانی کاغذ خراب است و چاپ کتاب خیلی هزینهبر است.
فارس: کدام داستانتان را بیشتر دوست دارید؟
طاهری: این را خیلی از من میپرسند اما این سوال مثل این است که بپرسید کدام فرزند خود را دوست دارید؛ من با همه داستانهایم زندگی میکنم چون لحظهای که مینویسی از وجود خود مایه میگذاری، پس همه آنها را دوست دارم.
اما یکسری داستانها در هفتهنامهای با عنوان مجموعه داستانهای «آنا دانا» که خواهر برادر دوقلو بودند، چاپ شده است که وقتی این داستان را مینوشتم واقعا خودم را یک شخصیت پنج ساله میدانستم به طوری که حتی در طی روز از دیالوگ آن داستان استفاده میکردم و فکر میکنم همه نویسندهها اینگونه باشند.
فارس: سخن پایانی اگر هست؛ بفرمایید.
طاهری: تشکر میکنم از خانوادههایی که علاقمند و پیگر هستند و برای آینده بچهها تلاش میکنند زیرا اینها برای آرامش و آینده ایران زحمت میکشند.
همچنین تشکر میکنم از فرهنگیان و مسئولان دلسوز، هرچند کم هستند.
انتهای پیام/ 89003/
منبع: فارس
کلیدواژه: ورزش کودک داستان نویسی نویسنده حوزه هنری کتاب مجله داستان نویسی برای بچه ها داستان ها حوزه هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۷۲۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرد سال آسیا: شادی مردم ایران برایم از همه چیز مهمتر بود
به گزارش ورزش سه، این دو سال، برای مسلم اولاد قباد رویایی بوده و توانسته به موفقیت های زیادی دست یافته است. اما احساس میشود که او میتوانسته ورای این دستاورد ها پیش برود و بدون شک مصدومیت های کهنه و پیاپی مانع از توفیقهای خیره کننده و چشمگیر او شده. به هر حال، مرد سال آسیا به شمار میرود و چندی پیش در نیمه نهایی و فینال جام ملتهای آسیا، بخش اعظمی از وسعت و خلاقیت تیم ملی و عملکرد فردی قابل توجهی را ارائه کرد.
چپپای تکنیکی و خوش قریحه، شب گذشته در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر بنفیکا، دقایقی را به میدان رفت و تیمش (پالما) مدافع عنوان قهرمانی، برای دومین بار پیاپی به دیدار نهایی بزرگترین رویداد باشگاهی اروپا راه پیدا کرد. پیش از محفل چهار تیم، مسلم اولاد قباد نمایش درخشان و استثنایی را در مراحل گروهی داشت و اگر مایورکاییها اینجا ( فینال اروپا ) هستند، با تکیه بر او از مسیر پر پیچوخم و جذاب لیگ قهرمانان عبور کردهاند.
مسلم اولاد قباد همچنان مصدوم است. بهتر است بگوییم که مصدوم بود و این درد ادامه پیدا کرده. اما اینکه او چگونه بهرغم این درد در جام ملتهای آسیا به میدان رفته، سوالاتی را پدید میآورد و قرار است در فینال لیگ قهرمانان اروپا در نبرد با یکی از باشگاه های بزرگ دنیا یعنی بارسلونا پا به توپ شود و از مهرههای کلیدی پالما محسوب میشود.
خبرنگارما، گفتوگویی را با مرد سال آسیا داشته است و مسلم از مصدومیت خود، قهرمانی در آسیا، پیروزی مقابل بنفیکا و صعود به فینال اروپا میگوید که در ادامه خواهید خواند؛
* یک پیروزی شیرین و بزرگ مقابل بنفیکا بدست آوردید و راهی فینال اروپا شدید. از بازی دیشب بگو؛
خداروشکر توانستیم در این دیدار سخت به پیروزی دست پیدا کنیم و برای دومین بار به فینال لیگ قهرمانان صعود کنیم. بنفیکا از تیمهای قدرتمند اروپا به شمار میرود و ستارههای تراز اول بزرگی دارد. به نظرم بازی خیلی سختی بود، به خصوص که تیم ما ( پالما ) بازیکنان مصدوم زیادی دارد که باعث شده با تعداد بازیکن کمتری راهی فینال فور اروپا شویم. ابتدا بازی را عقب افتادیم، اما خوشبختانه به بازی برگشتیم و قدرت خود را نشان دادیم. در ضربات پنالتی پیروز بازی شدیم و احساس میکنم به آن چه مستحقمان بود، دست یافتیم. امیدوارم در فینال موفق باشیم و از عنوان قهرمانی دفاع کنیم. اگرچه بارسلونا تیم بزرگی است و ماموریت دشواری را پیشروی خواهیم داشت.
* برابر بنفیکا، دقایق کمی به میدان رفتی. دلیلش چه بود ؟
به خاطر مصدومیتی که از قبل داشتم و حضور در اردوهای تیمملی و بازیهای جام ملتهای آسیا، حدود یک ماه در تمرینات پالما نبودم که طبیعتاً در تایم بازی من خیلی تاثیر گذار است. به خصوص اینکه سایر بازیکنان در تمرینات تلاش میکنند تا جای خود را در سیستم و برنامه های مربی مستحکم کنند. آقای وادیلو از بازیکنانی استفاده میکند که در تمرینات حضور داشتند و در کارهای تمرینی شرکت کرده اند. بنده ام در تایمی که به میدان رفتم، نمایش خوبی داشتم و قطعا در بازی فینال بیشتر در زمین حضور خواهم داشت و امیدوارم بتوانم به تیم کمک کنم و عملکرد خوبی داشته باشم
* خوشبختانه تیم ملی در جام ملتها قهرمان شد. اما کاملا مشخص بود که از مصدومیت رنج میبری و با درد بازی میکنی. از قهرمان آسیا تعریف کن؛
جام ملتهای بسیار مهمی بود، به این دلیل که انتخابی جام جهانی محسوب میشد و تیمها پیشرفت کرده بودند. همه دیدند که ژاپن در مرحله گروهی حذف شد. واقعیت این است که بنده پیش از جام ملتهای آسیا از ناحیه همسترینگ آسیب دیده بودم و مصدوم شد. بسیاری از فیزیوتراپهای داخلی و خارجی توصیه کردند که در جام ملتهای آسیا بازی نکنم و حتی گفتند در صورت بازی، پارگی همسترینگ باعث میشود که شاید شش الی هفت ماه دور از میادین باشم و نیمه نهایی اروپا و حتی جام جهانی را از دست بدهم. ولی خب، با صحبتهایی که با کادرفنی انجام دادیم و آقای دکتر صادقی که در این مدت بسیار برای من زحمت کشیدند تا به جام ملتهای آسیا برسم. واقعیت اینکه به شدت درد داشتم، اما وظیفه خودم دانستم با پیراهن تیم ملی بازی کنم. با تمام وجود برای شادی دل مردم بازی کردم و پیش خودم مطمئن بودم که میتوانم به تیم ملی کمک کنم. خداروشکر که قهرمان آسیا شدیم و برایم بسیار لذت بخش بود. میخوام بسیار آماده تر در جام جهانی به میدان بروم.
* در موقعیت حساسی هستی و شاید این سوال در چنین شرایطی درست نباشد. اما شایعات در خصوص تیم آیندهات ادامه دارد. قرار است به ایران بازگردی؟
با تیم پالما یک سال دیگر قرارداد دارم. مشخص نیست که به لیگ ایران بازگردم. حرفه ای نیست با توجه با قراردادی که با تیم اسپانیایی دارم و در این برهه حساس با تیم دیگری مذاکره کنم که از لحاظ ذهنیتی دچار مشکل شوم. باید در آینده چه اتفاقی رخ میدهد. در حال حاضر بازیکن پالما هستم و به فینال لیگ قهرمانان فکر میکنم. اما خب یک سری مشکلات در اسپانیا دارم که باید پس از اروپا به آن رسیدگی کنم و تصمیم بگیرم.